پنجشنبه
۲۰ آذر ۱۳۹۳
نوشتههای قبل وبلاگ را مرور کردم. یکی دربارهٔ ضریح جدید حرم امام حسین است.
اسمش؟
گروکشی. آن موقع که نوشتم گرفتار عنوان برایش نبودم. دوست داشتم نوشتهام
بیعنوان نباشد فقط. اما آخر نوشته دیدم دارم رسماً گروکشی میکنم از آقا. این شد
که عنوان نوشته شد
گروکشی. خیال میکردم نوشته را همین چند نفر مخاطب وبلاگ
میخوانند و بس. اما الآن که برگشتهام به مرور نوشتهها؛ نظرم برگشته است. چگونه؟
من طلبی از آقا کرده بودم و راستش دربند جواب نبودم. دنبال این نبودم که چیزی
بخواهم و با جسارت از او طلب کنم. که در وسع خود نمیدانستم این کار را؛ چه برسد به
اینکه بدانم: -میشود نوشتهای را اینجا بگذارم و مخاطب اول آن خود آقا باشد. اما
اول خوانندهٔ
گروکشی خود امام حسین بود. و هنوز یک ماه از نوشتن مطلب نگذشته بود که
دعوتمان کرد کربلا.
نظرها
{۲}
خوش بگذره
مچکر
محسن خطیبی فر؛ ۲۲ آذر ۹۳ ساعت: ۰۱:۴۵
عشق یعنی اشک توبه در قتون، خواندنش با نام غفار الذنوب، عشق یعنی چشمها هم در رکوع، شرمگین از نام ستار العیوب، عشق یعنی سر سجود و دل سجود، ذکر یا رب یا رب از عمق وجود ...
وبلاگ تون عالیه بی اغراق! خوشحال میشم حضور تون رو در وبلاگم ببینم، در صورت تمایل تبادل لین هم داشته باشیم.درپناه حق.
ممنون. لطف داری. اما خب چه کنم که من از آدمای غرغرو بیشتر خوشم میآد و دوست ندارم کسی تعریفم رو بکنه :)
محسن خطیبی فر؛ ۰۴ خرداد ۹۴ ساعت: ۱۳:۱۳
ارسال نظر
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در
بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا
وارد شوید، در غیر این صورت می توانید
ثبت نام کنید.