سه شنبه
۱۱ تیر ۱۳۹۲
نه! اتفاق تازهای نمیافته: آخه جرقهی حادثه از خودتِ. این جملهها رو کم یا بیش شنیدهایم. ولی باز هر لحظه منتظریم که حادثهای پیش بیاد و تو تقویم زندگیمون ثبت بشه. که اون حادثه ما رو هل بده به یه جای بهتر. اما نه این بهتر وجود داشته تا الان و نه حادثه اتفاق افتاده. هر چند سال یه بار هم که اتفاقی بیافته، سهمی ازش نداریم. فقط شاید اون ته ماجرا چیزی هم نصیب ما بشه از خوشی. اما اینکه یه اتفاق منحصر برا هر کدوممون بیافته از محالاتِ.
خب البته بعضیها هم پیدا میشن که حادثه رو تو جمع خودشون میبینن. و به این قانعاند که یه سهمی از لذت و خوشی تغییر حال براشون باشه. اما خب اینها هم درست مثل تک تک آدمای مستقل به بیراهه میرن. چون حادثهی دست بالای این چنین جمعهایی جز شوخیهای بیمزه و سرکاری نیست. کاری که فقط خودشون رو سرگرم میکنه و بهرهی دیگهای نداره. یه جوری انگار مُسکن که درد روزمرهگی رو فراموش کنند و سرخورده نشن از ماسیدن تو وضع موجود. اگه همهی اون جمع رو کنار هم بذاری یه آدم درستِ/ نصفه میشن که یکیشون دستِ، اون یکی پا و دیگری... درست مثل این میمونه که چند تا آدم معلول و کم عُرضه با هم دست به یکی بشن و نقش یه آدم سالم رو بازی کنند. حالا حکایت اینا هم مثل هماون آدمای معلول.
بیربط:
رمزگشایی از رفتار سیاسی آیتالله مصباح یزدی
ارسال نظر
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در
بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا
وارد شوید، در غیر این صورت می توانید
ثبت نام کنید.