اگر باد بکارید...

{۱}
پیش‌بینی کرده‌اند امروز باد شدیدی می‌آید. داشتم خبر‌های روز را می‌دیدم که رسیدم به این خبر. درست وقتی که در هیاهوی ابتدایی صبح و در ازدحام شدید مسافران، چفت شده بودم به درب دولته‌ای اتوبوس و داشتم خبر‌ها را مرور می‌کردم. بله! اینطور که اعلام کرده‌اند، طوفان؛ از تهران و سیزده استان دیگر می‌گذرد. اما من، منتظر دیدن باد و طوفانی که شاید می‌آید؛ نیستم. من انتظار این را می‌کشم که باد شدید، گرد و غبار و دود و آلودگی را ببرد و آسمان پایتخت بشود مثل روز‌های اول سال. اما تا می‌آیم در تخیل خودم به تصویر خودساخته و کارت پستالی آسمان خو کنم، یادم می‌آید که طوفان همراه است با خبر سقوط درخت‌هایی که مدتهاست از نگاه مرحمت سازمان زیباسازی شهرداری محروم شده‌اند و کم کم و آهسته و بی‌صدا، از درون پوک شده‌اند. یادم می‌آید برخی پیمان‌کاران، دوباره یادشان می‌رود که موعد آمدن طوفان را به کارگران ساختمان‌های بلندمرتبه‌ی نیمه‌کاره یادآور شوند و بعد از طوفان؛ فیلم‌ها و تصاویر سقوط‌ایشان از داربست، دست به دست می‌چرخد و خوراک خبری می‌شود برای رسانه‌ها. یادم می‌آید که…

نظرها

{۱}
گویا همه چیو میشوره نمیبره
سلام
بله می‌شوره اما نمی‌بره... ب هر حال اندازه خودش باید ازش توقع داشت.
محسن خطیبی فر؛ ۲۱ فروردين ۰۲ ساعت: ۱۱:۵۰

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

Hello


Hello dear, it is a time when sitting together and holding hands, for us deprived of human rights; An unattainable dream, and fulfilling it, like eating the forbidden fruit, causes you and me to fall from the throne. So, remotely and far beyond the imagination of the city accountant; I squeeze your hand with the warmth of my hand and I entrust you to God Almighty.
{۰}

۰۳:۴۰ ق.ظ، ۱۴م اسفند ۱۴۰۰

تگ